قوانین چهارگانه دنیای دیجیتال
جمعه 6 اسفند 1400
- قانون استکمال Yole (ئی یول):
اگر دو محصول مکمل هم باشند، ارزش و تقاضای یکی، با بهای دیگری رابطه معکوس دارد.
نمونهء عملی:
کمپانی ژیلت قیمت «خودتراش» را کاهش داد؛ در نتیجه تقاضا برای خرید «تیغ ژیلت» افزایش پیدا کرد. - قانون مقیاس پذیری Hoff (هاف):
توان بالقوهء مقیاس‌پذیریِ یک کالای فن‌آورانه، با درجه سفارشی‌سازیِ آن نسبت معکوس و با درجه استاندارد محوریِ آن نسبت مستقیم دارد.
نمونهء عملی:
تا اواسط دهه 60 میلادی، هر کامپیوتری که توسط IBM تولید می‌شد، سیستم عامل منحصر به فرد خودش را داشت. در نتیجه، هر سازمانی که از IBM سخت‌افزار می‌خرید، می‌بایست تمام نرم‌افزارهایش را با سیستم‌عامل دستگاه جدید، تطبیق دهد. زمانی که IBM سیستم کامپیوترهای شخصی خود را استاندارد کرد، فروش آن ها گسترش یافته و صنعت نرم‌افزار متحول گردید. - قانون مؤلفه محوری Evans (ایوانز):
عدم انعطاف‌پذیری، ناسازگاری، و پیچیدگی فن‌آوری‌های ساختارمندِ یکپارچه، می‌تواند با تقسیم‌بندی کلِ ساختار و فرآیندِ تولید به اجزاء و مؤلفه‌های مجزا، تسهیل شود.
نمونهء عملی:
انواع معماری‌های نوین نرم‌افزاری که قائدهء کلی SoC را به شفاف‌ترین حالت ممکن رعایت می‌کنند.
انواع فرآیندهای مبتنی بر چرخهء تکرار که هدفِ بزرگِ دست‌نیافتی را به اهداف کوچک دست‌یافتنی، خُرد کرده و مورد به مورد آنها را تحقق می‌بخشند. - قانون عام تکاثر دیجیتالی:
هر زمانی که فرآیند یا منبعی دیجیتالی شود، توانمندی بالقوهء آن، به شکل تصاعدی افزایش می‌یابد.
نمونهء عملی:
وقتی یک برگه 4 بار کپی شود، در بهترین حالت، در اختیار 5 نفر قرار خواهد گرفت (1+4). ولی زمانی که همان برگه اسکن شود، می‌تواند در اختیار هزاران نفر قرار بگیرد.
یک سازمان، روزانه به تعداد محدودی ارباب رجوع پاسخگو می‌باشد؛ ولی با ایجاد پُرتال اینترنتی و خودکار سازیِ فرآیندهای «غیر فرد-محور»، می‌تواند روزانه به میلیون‌ها نفر خدمات‌رسانی نماید.